درپي درج نامه حسن كربلايي دبير سابق هيات نظارت گيلان به آيت الله قرباني نماينده ولي فقيه در استان ،پاسخي از سوي دبير اجرايي جمعيت آبادگران جوان استان گيلان ارسال شد كه عينآ درج مي گردد.

بسم الله الرحمن الرحيم

خدمت برادر حسن كربلايي سلام عليكم؛

كوتاه سخن آنكه با ديدن بيانيه مورخ سيزده دي ماه هزار وسيصدونود جنابعالي كه علي الظاهر قصد ارسال آنرا به محضر حضرت آيت الله قرباني – نماينده معظم ولي فقيه گيلان داشتيد وليكن قبل از حصول يد معظم له، مفاد متن نگارش شده شما در سايتها و دنياي مجازي به معرض ديد عموم قرار گرفت؛ نكاتي مستتر در نامه مذبور موجب تكدر خاطر جمعي از اذهان اصولگراياني گرديد كه از قضا مشابه جنابعالي در جلسه مورخ 24/ 9 /1390 هم دعوت نشده بودند لذا، در بدو امر ذيلاً شرح تفصيل تالم نگارنده متن جاري كه توفيق سربازي در سنگر « دبير اجرايي جمعيت آبادگران جوان استان گيلان » را دارد از باب نصيحت برادرانه خدمتتان ارسال مي گردد، اميد است به محض وصول نوشته جاري با تدبر وتعمق در خور شانيت وسبقه سياسي مورد ادعا مبادرت به اتخاذ مشي در آينده نمائيد كه بازخورد آن منتج به حفظ اتحاد وتداوم انسجام اصولگرايان گردد.
و خداي ناكرده در اثر مغفول ماندن از واقعيتهاي ژرف اختفا شده در مكاتبات جنابعالي موجبات تحميل ضرر و زيان مضاعف تر از وضع موجود براي پايگاه اجتماعي و اقبال مردمي اصولگرايان فراهم نشود از اين رو رجاء واثق دارم در راس حصول ايقان به مكنونات قلبي نگارنده مبادرت به تجديد مواضع اتخاذي خود خواهيد نمود لذا برخود لازم ميدانم كه نكات ذيل را از باب تجويز به دوري از تشتت وجلوگيري وممانعت از تفرق به سمع نظرتان برسانم :

1- اولا از طرفي تكريم مقام رباني حضرت آيت الله قرباني از باب انتصاب از سوي رهبر معظم انقلاب به عنوان نماينده معظم له و داشتن سوابق مبارزاتي بيش از همه اصولگرايان ومردم استان بر امثال اينجانب و جنابعالي كما فرض الله واجب است . ثانياً انتساب اعمال دون شان وخلاف واقع به ساحت آن انديشمند فرهيخته و فاضل آراسته به خصايل نبوي و پيرو راستين سيره علوي ومتهم نمودن ايشان وتني چند از برادران ارزشي فعال در جريان اصولگرايي استان به تلاش در جهت تامين منافع حزبي زيبنده فردي چون شما كه يد طولايي در صحنه هاي سياسي داريد و مرارتهاي زيادي هم در طي اين طريق پر خم وپيچ از خود متحمل شده ايد نمي باشد . علي ايحال انتظار اين است كه با مهار احساسات تهييج شده وبه غليان آمده، اين واقعيت انكار ناپذير را ملكه ذهن مبارك نماييد كه جريانات اصولگرايي استان به هيچ نحوي از انحاء تخديش جايگاه حضرت ايت الله قرباني را از هيچ فرقه وگروهي مورد پذيرش قرار نداده و جهت تبيين مواضع خود نيازي به تنش آفريني نمي بينند واكنون در فرصت مغتنم پيش آمده كه عقلاي دير در جهت جذب حداكثري وايجاد اتحاد در اردوگاه اصولگرايان طبق منويات مقام معظم رهبري جلسه اي در مركز استان برگزار نمود ه اند كه متولي آن بيت نماينده ولي فقيه مي باشد احدي اجازه ندارد تا ناگفته هاي قلبي اصلاح طلبان افراطي را كه از سر بغض است از لسان منتسب به اصولگرايي جاري سازد ونكته حائز اهميت آنكه خود را مدعي قيم اصولگرايان نيز بداند .! اي بسا ! در صورت ممارست و مداومت ارادي ، مسير وي از جمع متحد داراي مواضع مشترك جدا گردد كه در صورت بروز اين رفتار ، عامل آن محكوم به انحراف وانحطاط است .

2- مطالبي ديگر از باب حضور برخي از مسئولين بسيج وخانواده ارزشي سپاه وساير نهادها وسازمانهاي حاكميتي در اين جلسه بيان داشته ايد كه جهت تنوير اذهان جنابعالي ، شما را به فرمايشات مقام معظم رهبري در اول محرم الحرام سال جاري درديدار با اقشار نمونه بسيج كه خود اينجانب توفيق حضور داشته ام توجه ميدهم : « .... بسيج ، جمع فداكاري از مردمند ، براي مردم – تشكيل يك مجموعه اي در حركت عظيم يك ملت مجاهد ، حضور در دفاع ، حضور در علم ، حضور در هنر ، حضور در سازندگي ، حضور در سياست ، در فرهنگ و ... اين حركت بسيج است ؛ حركت مردمي براي مردم ، در دل مردم ، از خود مردم ، از همه قشرها ، زنان ، مردان ، جوانان ، پيران ، نوجوانان از اصناف گوناگون ؛ يعني تشكيل يك مجموعه حزب ا... واقعي » . لذا در مدار اخلاقي نمي گنجد كه افراد به صرف داشتن مناصب سياسي و عقيدتي و اجرايي از برخورداري از شخصيت حقيقي محروم باشند؛ اگر اينگونه است چرا خود شخص جنابعالي مقارن با سرپرستي دفاتر نظارتي شواري نگهبان استان – دبيري يك حزب را نيز آناً به عهده داشتيد ؟! لذا پرداختن به اين موضوعات زمينه ساز رويش سئوالات ديگري است كه مغاير با اصل وحدت و انسجام اصول گرايان است از نيرو اولا از ادامه آن مجدانه خودداري مي نمايم، ثانيا متذكر مي شوم صرف حضور يك روحاني يا چند نفر از مديران يا پخش تصاويري از جلسه مزبورنه باعنوان جلسه انتخاباتی اصولگرایان بلکه با عنوان دیداربافعالان سیاسی استان از طريق رسانه استاني و ورود ايراد به مدير ارزشي آن بيش از انكه معرف شخصيت افشاگرانه براي شما باشد موجب تكدر خاطر ساير اصول گرايان است كه بايست روش در پيش گرفته شده ويرايش و اصلاح گردد تا هر چه سريعتر شاهد اعاده وضع تعامل وجهه سياسي شما بحال سابق باشيم.

3- ضمنا هنر گويش و قوه ناطقه بشري زماني به بار مي نشيند و ثمر ميدهد كه منجر به گفتگو شود. گفتگو به معناي تبادل انديشه ، با اين تفاوت كه انعقاد گفتگو علاوه بر نياز به تقويت سخنوري وتبديل انديشه به بيان ، احتياج وافر به افزايش ظرفيت شنيدن نظرات وتحمل عقايد متفاوت ديگران هم دارد . شرح صدر و صبوري و تحمل در مواجهات كلامي شرط اول انعقاد درست آن است ، تكيه فراواني كه بر اين خصوصيت در كلام وحي در آيه 18 سوره مباركه زمر نيز تاييدي بر اين ادعاست : « فبشر عبادي الذين يستمعون القول فيتبعون احسنه اولئك الذين هدي هم الله » . تدبر در آيه شريفه ناظر بر همين قوه وتوانايي است .كه انسان در مواجه با اقوال گوناگون ومختلف از عصبيت هاي غير عقلاني دست بشويد وگزينشي مختارانه بر پايه اصول ومحكماتي منطقي داشته باشد . چنين روحيه اي تقويت كننده وتوسعه بخش بستر گفتگو و تبادل انديشه هاست . حكم به جزم راندن واصرار و پافشاري برفهمي ثابت و غير قابل ترديد داشتن ، هم فضاي گفتگو را مسدود مي سازد و هم زمينه هدايت وروشنگري را بر مي چيند . ليكن آنچه كه نمي توان از آن چشم پوشي كرد ؛ سكوت مصلحت آميز حضرت آيت الله قرباني – نماينده معظم ولي فقيه در استان وساير اشخاصي كه اساميشان دربيانه شما درج گرديده مي باشد كه اكنون با پذيرش اصل افزايش ظرفيت شنيدن نظرات وتحمل عقايد وآراء متفاوت در مواجه به جنابعالي سكوت ارادي اختيار كرده اند .

4- مفهوم مخالف اين واقعيت آن است كه اصولاگراياني چون « جمعيت آبادگران جوان » ، هم حكم به جزم راندن وپافشاري بر فهمي ثابت وغير قابل ترديد و مخدوش كردن فرصت گفتگو و مفاهمه را به صلاح اتحاد وانسجام اصولگرايان استان نمي داند وهم به استهزاء گرفتن برخي از وظايف سازماني رسانه هاي جمعي و چنگ به چهره انداختن وجهه ارزشي مديران آن را بر نمي تابد و هر گونه نقد عالمانه خرد محور دور از بلوا را بر همه اين رفتار رجحان مي دهد.

5- توصيه آخر آن است باالگوي رفتار بر گرفته از تعاليم انبياء الهي و دوري جستن ار عصبيت هاي غير عقلاني و اعلان احترام به جايگاه وحدت بخش و اتحاد آفرين نماينده معظم ولي فقيه در استان و تفقد عالمانه از متكدرين نام برده شده درنامه، در باب تقويت ايمان بشري، برهان و دليل را راه گشا فرض كرده و همانگونه كه خداوند متعال در آيه 119 سوره مباركه نمل به پيامبر خاتم خود مي فرمايد كه : اگر در نزاعي در ميان امت مدعي مخالف تو و رسالتت يافت شد بگو تا برهان خود را بياورد و ادعايش را اثبات كند « و نزعنا من كل امه شهيدا قالواهاتوا برهانكم فعلموا ان الحق لله و ضل عنهم ما كانوا يفترون.»- با علم به اينكه حتي بندگان گمراه بر اين حقيقت آگاهند كه حقيقت مطلق نزد پروردگار است، با اين همه چگونه مي توان پذيرفت كه انسانهاي غير معصوم مستعد خطا در مقام نظر ، مدعي حكم به اطلاق باشند و گفتگو را زيان آور و غير ضرور تلقي كنند و در جهت اثبات خود ساير هم كيشان را متهم و نفي نمايند ، لهذا با تاكيد بر احياي سنت گفتگو و مفاهمه زمينه برچيدن دشمني ها و كينه هاي ديرينه و گسترش صلح و دوستي و آرامش و تفاهم و اتحاد را دراصولگرايان در استان فراهم آوريد كه همانا خشنودي خلق و رضاي خالق در گرو آن است.
والسلام

رمضان يوسفي – دبير اجرايي جمعيت آبادگران جوان استان گيلان